نا گفته های دل شکسته
میروم... اما نمیپرسم ز خویش
نظرات شما عزیزان:
ره کجا...؟ منزل کجا...؟ مقصود چیست؟
بوسه میبخشم ولی خود غافلم
کاین دل دیوانه را معبود کیست
«او» چو در من مرد، ناگه هر چه بود
در نگاهم حالتی دیگر گرفت
گوئیا شب با دو دست سرد خویش
روح بیتاب مرا در بر گرفت
آه... آری... این منم... اما چه سود
«او» که در من بود، دیگر، نیست، نیست
میخروشم زیر لب دیوانهوار
«او» که در من بود، آخر کیست، کیست؟
Power By:
LoxBlog.Com |